۱۳۹۵ دی ۲, پنجشنبه

احمد منتظری: آگاهی در برابر قتل‌عام سال ۶۷ حق همه مردم ایران است.

به سیره پیامبر اسلام در جمهوری اسلامی عمل نشد 

احمد منتظری فرزند آیت‌الله منتظری

آقای احمد منتظری فرزند آیت‌الله منتظری در مصاحبه ای با وب سایت اتحاد برای ایران، به سوالاتی در رابطه با سخنان آقای منتظری و دادخواهی خانواده‌های قتل‌عام شدگان سال ۶۷ پاسخ دادند. قسمتی از مصاحبه را در زیر می خوانیم: 
س: شما اهمیت دینی دادخواهی را در چه می‌دانید؟
ج: بسم‌الله الرحمن‌الرحیم. خداوند انسان را جانشین و خلیفه خود در زمین نامیده است. این جانشینی محقق نمی‌شود، مگر آنکه انسان‌های خوب، صفات خدایی داشته باشند.
عدالت یکی از صفات خداوند است و آن انسانی که خلیفه خدا در زمین است، باید که عادل باشد و اگر ظلمی در جهان هست، به هر طریقی در جهت رفع ظلم و ایجاد عدالت بکوشد. ... حتی قرآن کریم درباره فلسفه ارسال پیامبران می‌فرماید که آنها فرستاده شدند تا “لیقوم‌الناس بالقسط”. در واقع هدف از ارسال انبیا همین بود.از طرفی برای نسل ما که قبل و بعد از انقلاب را درک کردیم، مساله عدالت مساله‌ای بنیادی بود. من معتقدم که حتی علت پیروزی انقلاب و حضور مردم در صحنه همین خواست عدالت بود. در آن زمان داستان‌هایی از عدالت امام علی(ع) ذکر می‌شد که تبدیل به آرزوی جامعه ما شده بود. اینکه یکبار حضرت با اینکه حاکم مسلمین بود در دادگاه حاضر شد و در مواجهه با طرف دیگر دعوا که اتفاقاً فردی یهودی بود و مسلمان هم نبود، در نهایت، حکم دادگاه به ضرر آن حضرت صادر شد یکی از همین داستانها است. این داستانها گفته می‌شد و مردم تصور می‌کردند که اگر حکومت اسلامی برقرار شود، لابد چنین وضعیتی خواهد بود. آرزوی تحقق “حکومت عدل علی” هم بر سر زبانها افتاده بود. همین حرفها بعد از انقلاب هم ادامه داشت. اما متاسفانه پس از آن، عملکردها بگونه دیگری بود.... اما به سیره پیامبر اسلام در جمهوری اسلامی عمل نشد و از همان روز اول برخی شروع کردند که اعدام کنند و انتقام بگیرند. حتی کسانی اعدام شدند که جرمی در این حد نداشتند. برای مثال وزیر آموزش و پرورش یا وزیر خارجه حکومت پیشین هم اعدام شدند. اینها نه آمر به قتل بودند، نه عامل قتل بودند. بنابراین یک انحراف بزرگی از دستورات اسلامی و سنت پیامبر اکرم پیش آمد.

س: گفتید که اقامه قسط هدف اصلی ارسال پیامبران بوده است. ارتباط عدل و اقامه قسط با مساله دادخواهی کجاست؟ 
ج: اگر به تعبیر شما، عدل را خواست مرکزی دین بدانیم، در مقابل آن غلبه تاریخی ستم را داریم و همینجاست که اهمیت سنت دادخواهی روشن خواهد شد.
وقتی هدف کلی دین، رسیدن به عدل و قسط باشد، بدیهی است که وظیفه مسلمانان ایستادگی در برابر ظلم خواهد بود. وقتی که ظلمی محقق می‌شود و حق کسی از بین می‌رود، این هم وظیفه انسانی و هم وظیفه و تکلیف دینی است که حق را احیا کنند. در اینجا همانطور که ظلم نادرست است و مذمت شده، انظلام، یعنی پذیرش ظلم هم مذمت شده و نادرست است. افراد باید برای رسیدن به حق‌شان اقدام کنند. هرگونه ممانعت از این حق‌خواهی ظلم دوباره است و توجیه شرعی ندارد. ممکن است که قدرتمندان هم ظلم کنند و هم از دادخواهی و حق‌خواهی جلوگیری کنند، اما بی‌تردید چنین اقدامی هم غیراخلاقی است و هم غیر شرعی. این را هم اضافه کنم که این حقوق در قانون اساسی ما هم صریحاً آمده است. اینکه هرکسی حق دادخواهی دارد و افراد در برابر قانون مساوی هستند و حتی مقام رهبری هم با دیگران در برابر قانون یکسان هست، همه در قانون اساسی وجود دارد. اما متاسفانه فاصله میان علم و عمل همیشه زیاد است. اگر ما بخواهیم که جامعه را اصلاح کنیم، اولین قدم آنست که هر کسی بتواند به حقوق از دست رفته‌اش دست پیدا کند و اجازه دادخواهی داشته باشد. در همین ماجرای اخیر که برای فایل صوتی منتشر شده بازجویی می‌شدم، دائما می‌گفتند که خانواده معدومین آمده‌اند و با شما دیدار کرده‌اند. هر بار تکرار می‌کرد که خانواده معدومین چنین کردند و چنان کردند. در جوابشان گفتم این خانواده معدومین که شما تکرار می‌کنید، همان کسانی هستند که عزیزانشان را از دست داده‌اند. شما می‌گویید معدومین، اما آنها فرزندانشان را از دست داده‌اند. پدر و مادرشان را یا همسرشان را از دست داده‌اند. دختر یا پسرشان را از دست داده‌اند. آنها احساس می‌کنند که حق‌شان ضایع شده و ظلمی بر آنها رفته است. بالاخره در مقابل این وضع باید در حکومت جایی باشد که بتوانند دادخواهی کنند و امید به احقاق حق داشته باشند، تا چشم به خارج از ایران یا دادگاه‌های بین‌المللی نداشته باشند. گفتم باید اینها بدانند در اینجا هم جایی هست که شکایت کنند و حق‌شان ستانده می‌شود... مسئولین مملکت، باید که این مسائل را بپذیرند، چرا که هم برای دنیایشان بهتر است و هم برای آخرتشان... حتی فرض کنید طبق قوانین موجود کسی باشد که حکمش اعدام است، باز هم چنین کسی حقوقی دارد. باید دادرسی عادلانه داشته باشد. باید بعد از دادرسی بتواند با بستگانش ملاقات کند. حتی بعد از اجرای حکم هم بستگانش باید بتوانند که سوگواری کنند و برای او طلب آمرزش کنند و یادبودی برگزار کنند. این موارد، حداقل حقوقی است که باید رعایت شود. رعایت حقوق مردم، فقط مربوط به حقوق موافقان حکومت نیست، بلکه شامل همه افراد و از جمله مخالفان هم می‌شود. بنابراین دادخواهی و حق‌خواهی از جمله حقوق افراد است و اگر در هر مرحله‌ای به آنها ظلمی شده باشد باید احقاق حق صورت گیرد.
احمد متتظری در قسمت دیگری از مصاحبه اش

خانواده‌های اعدام شدگان در خاوران

در رابطه با اسناد باقیمانده از آقای منتظری گفت:‌ به هر حال آیت‌الله منتظری جلسات با ارزشی داشتند که برخی از آنها ضبط شده و تاریخ این کشور است... همه این اسناد بسیار ارزشمند است. من احساس می‌کنم که برخی از این اسناد اگر در اختیار افراد تندرو بود می‌گفتند که باید معدوم شود. در یکی از جلسات بازجویی هم گفتم که برخی نمی‌خواهند که حتی اسمی از آقای منتظری در تاریخ باشد.
احمد منتظری در بخش دیگری از این مصاحبه در خصوص موضوع اعدام های سال 1367 گفته است: این مساله چیزی نیست که فقط به خانواده کشته‌شدگان مربوط باشد، بلکه همه مردم باید در برابر آن آگاه شوند. این مساله هم یکی از مسائل بحرانی در جامعه ما است، بنابراین برای حل بحران جامعه ما هم مفید است.
آقای منتظری دربخش دیگری از سخنانش با تاکید بر ضرورت بررسی پرونده اعدام های سال ۱۳۶۷گفت: اگر این اعمال درست بوده و به گفته آن چهار نفر که گفتند حکم خدا را اجرا کرده‌اند، پس چرا اجرای حکم خدا را کتمان می‌کنند؟ چرا آن را پنهان می‌کنند؟ و اگر می‌پذیرند که عمل باطلی بوده، باید مشخص شود که مسئول آن کیست و در شرع و قانون هم مشخص است که اگر تخلفی شده باشد، باید خسارت‌ها جبران شود. در این اعدام‌ها، هرچند جان کسی را نمی‌توان بازگرداند، اما بالاخره باید کشف حقیقت شود.
لازم به ذکر است که احمد منتظری بدنبال انتشار نوار جلسه آقای منتظری با ۴ تن از اعضای هیئت مرگ و عاملان قتل‌عام سال ۶۷، پس از چندین بار احضار و بازجویی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و افشای اسناد محرمانه به ۲۱ سال حبس و خلع لباس محکوم شد. 

هیچ نظری موجود نیست: