۱۳۹۵ مرداد ۱۷, یکشنبه

ایران - در سالگرد قتل عام ۶۷، آیا قتل عام دیگری در راه است؟ چرا اینبار از اهل سنت شروع کردند؟

روزهای اول مرداد ماه بود و سالگرد ماه خونین سال ۶۷. ماهی که بیش از ۳۰۰۰۰ گل سرخ و جوان مجاهد و مبارز فقط به جرم «نه» گفتن به حکومت جهل و جنایت آخوندی به فرمان مستقیم خمینی جلاد به چوبه دار سپرده شدند. به دنبال خبرهای برگزاری مراسم و بزرگداشت این شهیدان قهرمان بودم که امسال چگونه یاد آنها گرامی داشته می شود و آیا باز هم رژیم از وحشت چنین تجمعاتی دست به قلع و قمع خواهد زد و آیا علی آقاهایی (علی صارمی) دستگیر می شوند تا زهرچشم از بقیه پدران و مادران بگیرد یا نه؟ 
ولی همزمان خبر دیگری، دلشوره‌ی دیگری بوجود آورد. خبرهایی از تهاجم آدمکشان سپاه پاسداران جهل و جنایت به زندان گوهردشت، بسته شدن دربهای سالنهای آنجا و محروم شدن زندانیان از تماس با خانواده ها. 
این خبرها، یادآور آماده سازیهای قتل‌عام ۶۷ بود. قبل از مردادماه ۶۷ هم همین خبرها از زندانها می رسید. مدتی بود که ملاقاتها قطع شده بود. روزنامه به زندانها داده نمی شد و پاسخ هیچ سوالی از وضعیت زندانیان،

زندانیان اعدام شده اهل سنت

به خانواده‌های نگران داده نمی شد. 

دلشوره امانم را بریده بود تا اینکه خبر فاجعه رسید، دوشنبه عصر پاسداران به یکی از بندهای گوهردشت هجوم برده و همه زندانیان آن بند را دست و پابسته و با چسبی بردهان، از بند خارج کردند و به مکان نامعلومی بردند. و فردای همان روز سری سری به خانواده ها اطلاع دادند که برای آخرین ملاقات به گوهردشت مراجعه کنند. ولی بعد به آنها گفتند که به پزشک قانونی کهریزک مراجعه کرده و جسد عزیزانشان را بگیرند و بعد گفتند به بهشت زهرا بروند و مزار آنها را ببینند. 
یعنی حتی حسرت آخرین ملاقات را نه با زنده فرزندانشان که حتی با جسد آنها نیز به دل خانواده ها گذاشتند. 
ولی خبر هنوز تمام نشده است. تا الان خبر اعدام ۲۵ زندانی اهل تسنن را به خانواده ها اطلاع دادند ولی از سرنوشت بقیه زندانیانی که به مکان نامعلوم بردند، اطلاعی دردست نیست. و معلوم نیست که آیا آنها را هم اعدام کردند یا هنوز در نوبت اعدام هستند.

زندانیان سیاسی صالح کهندل، ارژنگ داوودی، محمدعلی منصوری

از طرفی همچنان خبر از انتقال سایر زندانیان سیاسی منجمله صالح کهندل، محمدعلی منصوری، ارژنگ داوودی و تعدادی دیگر از زندانیان اهل سنت منتشر شده است. همینطور از آماده‌باش در زندان گوهردشت و بسته بودن سالنها، محاصره زندان توسط عوامل سپاه پاسداران خامنه‌ای، اخبار زیادی شنیده شده است.
نگرانی همچنان باقی است، آیا در بحبوحة بحرانهای داخلی رژیم، خامنه‌ای می خواهد با شیوه خمینی ملعون، با قتل‌عام زندانیان بیگناه، مهار اوضاع را بدست بگیرد یا توطئه دیگری در راه است. 
ولی سوال اینجاست که چرا اینبار از زندانیان اهل سنت شروع کرده است؟ شاید جواب این باشد که:
 اولا: خانواده‌های این زندانیان عقیدتی در تهران نیستند و امکان تجمع سریع را ندارند و حتی برای جلوگیری از تجمع بعد از اعدام هم سری سری به خانواده ها اطلاع دادند و اجساد را هم خودشان در بهشت زهرا دفن کردند که به دور از ملاء خانوادگی و شهری آنها باشد که فضا و زمینه ای برای تجمع که به اعتراض منجر می شود، ایجاد نشود. 

بزرگداشت شهدا توسط مادران شهید

ثانیاً : به مصداق ضرب المثلی که می گوید: یهودی را بردند و من گفتم من که یهودی نیستم و سکوت کردم و.... مردم تهران و خانواده سایر زندانیان بگویند اهل سنت را دارند اعدام می کنند و به زندانیان ما کاری ندارند و سکوت کنند. 
ولی زهی خیال باطل. چرا که رژیم منفورتر از آن است که مردم تفاوتی بین این جنایت و آن جنایت بگذارند و همانطور که دیدیم، مادران شهدای تهران، به نیابت از مادران شهدای اخیر اهل سنت در بهشت زهرا تجمع کرده و یاد این شهیدان را گرامی داشتند. 
ولی آنچه که الان وظیفه هر ایرانی است این است که اجازه ندهند قتل‌عامی دیگر از نوع ۶۷ انجام شود. باید در همین نقطه اعدام‌ها را متوقف کنند و جوامع بین‌المللی را مجبور کنند که به رژیم آخوندی فشار بیاورند که اعدام‌ها را لغو کنند. والا دیگر بهانه‌ای برای وجدانهای بیدار بشریت نیست که بگوییم در سال ۶۷ ارتباطات نبود تا از آنچه در زندانها می گذرد مطلع باشیم.....  همانطور که خانم مریم رجوی در پیامشان در رابطه با اعدام جنایتکارانه زندانیان اهل سنت گفتند:‌ 
خامنه‌ای البته مثل همه دیکتاتورهای خون‌آشام گمان می کند که از عواقب تبهکاری‌های خود در امان خواهد ماند. خطاب به او و رژیمش، همسر یکی از اعدام‌شدگان گفت: خدا از شما نگذرد و من اضافه می کنم که مردم ایران نیز نخواهند گذشت و تردیدی نیست که خامنه‌ای و تمام همدستانش به‌خاطر این خونریزی‌ها در پیشگاه مردم ایران محاکمه خواهند شد.
عموم هموطنان، به‌ویژه جوانان ایران را به گسترش مبارزه و مقاومت علیه این دیکتاتوری ضدبشری فرامی‌خوانم.